برای ملت ایران، ننگ نیست که گرگان فرارویش نعره و عربده بکشند؟! برای ملت ایران، ننگ نیست که دزدان و زورگویانِ عالم به رویش اسلحه بلند کنند؟! اتّحاد نامقدّس زمامداران امریکا با غاصبان صهیونیستِ سرزمین فلسطینْ علیه ملت ایران، برای این ملت یک افتخار است. ما افتخار میکنیم که زشترویترین و سیاهکارترین عناصر سیاسی دنیا، با ملت و دولت ایران مخالفند. بگذار مخالف باشند! هر کس که قلدران عالم از او تعریف کنند، باید احساس خجلت کند. هر کس که سیاهکاران عالم از او بد بگویند، باید افتخار کند. سیاهکاران، از هر که ضدّ سیاهکاری است، ناراحتند.
برای ملت ایران، ننگ نیست که گرگان فرارویش نعره و عربده بکشند؟! برای ملت ایران، ننگ نیست که دزدان و زورگویانِ عالم به رویش اسلحه بلند کنند؟! اتّحاد نامقدّس زمامداران امریکا با غاصبان صهیونیستِ سرزمین فلسطینْ علیه ملت ایران، برای این ملت یک افتخار است. ما افتخار میکنیم که زشترویترین و سیاهکارترین عناصر سیاسی دنیا، با ملت و دولت ایران مخالفند. بگذار مخالف باشند! هر کس که قلدران عالم از او تعریف کنند، باید احساس خجلت کند. هر کس که سیاهکاران عالم از او بد بگویند، باید افتخار کند. سیاهکاران، از هر که ضدّ سیاهکاری است، ناراحتند.
94.9.26
ما به هیچ قیمتی حق نداریم این فناوری را از دست بدهیم. اینکه بعضی کسان تبلیغ میکنند که چیز زیادی بهدست نیامده، این هم درست نیست. این را بدانید که آنچه بهدست آمده، بسیار برجسته و زیاد است. اگر زیاد نبود، دشمنان ما را اینقدر حسّاس نمیکرد. کارشناسان و انسانهای وارد و مطّلع، داورىِ درستی در این مورد دارند. ما به فناوریای رسیدهایم که در کشور ما بومی است؛ مهم این است. اگر امروز همه دستگاههایی را که در اختیار جمهوری اسلامی است، دشمنان ما بتوانند - که البته نخواهند توانست - از بین ببرند، این فناوری از بین نمیرود؛ چون آن را از کسی عاریه و وام نگرفتهایم و متخصّصان هوشمند خود ما توانستهاند به آن دست پیدا کنند. البته اگر به میل غربیها و مراکز قدرت جهانی بود، تا صد سال دیگر هم نمیگذاشتند که جمهوری اسلامی به چنین فناوریای دست پیدا کند و این کار، علیرغم آنها و تحریم ما انجام گرفته است. بنابراین آنچه بهدست آمده، ارزشمند است و این دانش ارزشمند را نه دولت، نه مسؤولان، نه سازمان انرژی اتمی و نه هیچ فردی از افراد این کشور حق ندارد که از دست بدهد و روی آن معامله کند؛ قطعاً معاملهای هم صورت نگرفته و نخواهد گرفت. البته اگر آنهایی که واردِ این گفتگو با مسؤولان جمهوری اسلامی شدند، بخواهند با جمهوری اسلامی سرِ این قضیه به چالش بیفتند و زیادهطلبی کنند، همه چیز به هم خواهد ریخت و قطعاً از جمهوری اسلامی تو دهنی خواهند خورد و بلاشک ما در این زمینه مطلقاً حاضر به دادن هیچ امتیازی نخواهیم بود. ما این فناوری و آنچه را که بحمداللَّه در بخشهای مختلف کشور عزیزمان از پیشرفتهای چشمگیر علمی و تحقیقی به دست آوردهایم، باید حفظ کنیم. البته هنوز تا رسیدن به خطوط مقدّم فنآوری و علم خیلی فاصله داریم. علّتش این است که از زیر صفر - نمیشود گفت صفر - شروع کردهایم. با این کشور کاری کرده بودند که نه فقط دستاورد علمی و فنآوری، بلکه حتّی امید آن را هم نداشته باشد. بنابراین، ما از نقطه «هیچ» شروع نکردیم، بلکه از «هیچِ همراه با نومیدی» شروع کردیم! انقلاب اسلامی از اینجا وارد میدان شد و بحمداللَّه امروز پیشرفت کرده است.
82.8.11
تجلیل از امام بزرگوار ما فقط بهعنوان یک قدردانی و تجلیل از گذشته نیست، بلکه به معنای اصرار و پافشاری بر آن خطّ و راهی است که امام بزرگوار با انقلاب خود، با قیام خود، با سیره خود، با درسهای خود، با وصیتنامه خود، برای ملت ایران و همه مسلمانان عالم باقی گذاشت. امام بهعنوان یک الگو، بهعنوان یک معلّم، بهعنوان یک رهبر، در ذهن ما و در واقعیت جامعه ما حضور دارد. جسم او نیست، اما فکر او هست، راه او هست، درس او هست و این درس، همان چیزی است که ملت ایران و همه مسلمانان عالم به آن احتیاج دارند؛ دیروز هم احتیاج داشتند، امروز هم احتیاج دارند. لذا درس امام زنده است، راه امام زنده است، خطّ امام زنده است، انگشت اشاره امام جلوِ چشم همه است. اگر ما بخواهیم این درس را برای مسلمانان عالم خلاصه کنیم، این خلاصه عبارت است از بازگشت به اسلام ناب؛ اسلامی که میتواند برای مردم و ملتها همه چیز را به ارمغان آورد.
78.3.12
اسلام، دین توحید است و توحید یعنی رهایی انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هرکس به جز خدا؛ یعنی گسستن بندهای سلطهی نظامهای بشری؛ یعنی شکستن طلسم ترس از قدرتهای شیطانی و مادّی؛ یعنی تکیه بر اقتدارات بینهایتی که خداوند در نهاد انسان قرارداده و از او بکارگیری آنها را همچون فریضهیی تخلفناپذیر، طلب کرده است؛ یعنیاعتماد به وعدهی الهی در پیروزی مستضعفین بر ستمگران و مستکبرین به شرط قیام و مبارزه و استقامت؛ یعنی دلبستن به رحمت خدا و نهراسیدن از احتمال شکست؛ یعنی استقبال از زحمات و خطراتی که در راه تحقق وعدهی الهی، آدمی را تهدید میکند؛ یعنی مشکلات راه را به حساب خدا گذاشتن و خود را به پیروزی حتمی و نهایی امیدوار داشتن؛ یعنی در مبارزه، چشم به هدف عالی - که نجات جامعه از هرگونه ستم و تبعیض و جهل و شرک است - دوختن و عوض ناکامیهای شخصی و میان راهی را نزد خدا جستن؛ و خلاصه یعنی خود را مرتبط و متصل به اقیانوس لایزال قدرت و حکمت الهی دیدن و به سمت هدف اعلی، با امید و بیتشویش شتافتن.
69.3.10
عدهای میخواهند چنین وانمود کنند که ایمان مردم متزلزل شده است اما این ادعا، دروغ، اهانت و تهمتی بیش نیست. ملت سرزنده ایران تا امروز در این راه مقدس مستحکم و مقاوم ایستاده است و اندک خدشهای نیز در اخلاص و ایمان عمیق این ملت بزرگ پدید نیامده است.
77.2.28
برای ملت ایران، ننگ نیست که گرگان فرارویش نعره و عربده بکشند؟! برای ملت ایران، ننگ نیست که دزدان و زورگویانِ عالم به رویش اسلحه بلند کنند؟! اتّحاد نامقدّس زمامداران امریکا با غاصبان صهیونیستِ سرزمین فلسطینْ علیه ملت ایران، برای این ملت یک افتخار است. ما افتخار میکنیم که زشترویترین و سیاهکارترین عناصر سیاسی دنیا، با ملت و دولت ایران مخالفند. بگذار مخالف باشند! هر کس که قلدران عالم از او تعریف کنند، باید احساس خجلت کند. هر کس که سیاهکاران عالم از او بد بگویند، باید افتخار کند. سیاهکاران، از هر که ضدّ سیاهکاری است، ناراحتند.
آنقدر این سخنرانی زیبا بود که نمی شد دیگران راهم سهیم نکرد
همهی قضیه هم در همین بیداری و هشیاری و درک بالا و موقعیتسنجی و اقدام
بجا و شجاعانه خلاصه میشود. اگر فرض کنید یک ملتی که در طول قرنهای متوالی بر اثر
فساد دستگاههای حاکم، بر اثر استبدادهای گوناگون دچار غفلت شده است، دچار عقبماندگی
شده است، از قافلهی علم و تمدن و همه چیز عقب افتاده است، بعد هم استعمار وارد
شده است با شیوهها و روشهای بسیار پیچیده و مرموز، اینها را در آن حالت نگهداشته،
منابع حیاتی آنها، ارزشهای تاریخی و فرهنگی آنها را نابود کرده است و زمام این ملت
و این کشور را در دست گرفته است، بخواهد ورق را برگرداند، به چه احتیاج دارد؟
میشود رفت پیش استعمارگر ظالم و غدار و از او خواهش کرد: آقا شما بیائید از
استعمار دست بردارید، از منافع خودتان صرفنظر کنید؟ میشود این کار را کرد؟ فایدهای
دارد؟ اگر نه، بگوئیم التماس نمیکنیم، مذاکره میکنیم، با مذاکره حل میشود؟ میشود
طعمه را از دهان گرگ با مذاکره، با حرف حساب، درخواست گرفت، میشود این کار را کرد؟
ملتها در چنین مقاطعی یک راه بیشتر ندارند و آن اینکه
جوهر خودشان را نشان بدهند، قدرت خودشان را به صحنه بیاورند، از توانائیهای خودشان
استفاده کنند تا دشمن نتواند بر روی ضعفها و ناتوانیهای آنها تکیه کند. جز این راهی
برای یک ملت وجود ندارد. این کاری بود که ملت ایران کرد. این کار هم احتیاج دارد
به بیدار بودن، آگاه بودن، تنبلی نکردن، دل به خواستهها و آسایشهای حقیر مادی نقد
و کوچک نسپردن، اهداف و آرمانهای بزرگ را در نظر گرفتن و وارد میدان شدن؛ به این
احتیاج دارد. اساسش بیداری است؛ این کار را ملت ایران کرد.
بدون ایمان هم ممکن نبود این بیداری به وجود بیاید. ایمان مردم از درون مثل
یک موتور فعال وجود آنها را به راه انداخت. اگر ایمان نبود، مرگ اینجور کوچک نمیشد
در چشم مردم. آن چیزی که مرگ را حقیر میکند در مقابل چشم مردم، ایمان است. لذا هر
چه ایمان بالاتر باشد، مرگ حقیرتر میشود. ایمانی مثل ایمان علی بن ابی طالب،
آنقدر مرگ را تحقیر میکند و کوچک میکند که میگوید من از مرگ نه فقط وحشت ندارم،
بلکه با او انس دارم. «انس للموت من الطّفل بثدی امّه»؛ انس دارم، علاقه دارم،
اصلاً نه اینکه نمیترسم، استقبال میکنم؛ این ناشی از ایمان است. وقتی ایمان هست،
مرگ پایان زندگی نیست.
یک ملت، با ارتباط با دولتی که اهداف استکباری دارد، هیچ خیر و سودی نمیبرد. الان ببینید؛ کشورهایی که با امریکا ارتباط دارند - کشورهای گوناگونی که در آسیا و آفریقا و سایر جاها هستند - بسته به قدرت خودشان؛ اگر قدرت علمی بالایی داشتند، اگر در آنها قدرت پیشرفت دانش و فنآوری و استقلال وجود داشته باشد، به همان اندازه میتوانند مقاومت کنند. اگر در درون خودشان نتوانسته باشند یک بنای شامخ بهوجود آورند، آن قدرت استکبارىِ امریکا نه فقط به آنها سودی نمیرساند، بلکه از آنها بهره میبرد، به آنها ضربه هم میزند؛ آنها را به بازار فروش محصولات خود - چه محصولات نظامی و چه محصولات بیارزش دیگر - بدل میکند؛ به غارت (همون برد برد بعضی ها)منابع آنها میپردازد و در همه امور آنها هم دخالت میکند. این، هدف استکبار است.
78.8.12